زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

ابن ملقن

اِبْنِ مُلَقَّن، ابوحفص سراج‌الدين عمربن علی بن احمد بن محمد بن عبدالله انصاری (22 ربيع‌الاول 723 ـ 6 ربيع‌الاول 804ق / 31 مارس 1323 ـ 14 اكتبر 1401م)، فقيه، محدث و رجالی شافعی مصری. وی به نسبت تبحر پدرش در نحو، خود را ابن نحوی می‌خواند و در يمن نيز به همين كنيه شهرت يافت. در كودكی پدر خود را از دست داد. پدرش كه اندلسی الاصل بود، قبل از فوت، او را به يكی از دوستان خود به نام شرف‌الدين عيسی مغربی كه يكی از صلحای مغرب بود و در مسجد ابن طولون به كار تلقين قرآن (تدريس قرآن به نوآموزان) اشتغال داشت، سپرد. عيسی بعد از مرگ پدر عمر، با مادر او ازدواج كرد و به همين سبب عمر به ابن ملقن معروف شد، اما او خود از اشتهار به اين كنيه خشنود نبود (ابن حجر، 5 / 42؛ سخاوی، 6 / 100). او ابتدا قرآن و سپس عمدة الاحكام مقدسی را از عيسی آموخت و آنها را حفظ كرد. آنگاه با راهنمايی همو كه خود مالكی بود، بر مذهب مالك بار آمد؛ ولی با اشارۀ ابن جماعه، يكی از ياران پدرش، عيسی كتاب منهاج الطالبين محيی‌الدين نووی، در فقه شافعی را نيز به او آموخت (سخاوی، همانجا). 
ابن ملقن علاوه بر عيسی مغربی، فقه را از مشاهير شافعی، مانند تقی‌الدين سبكی، جمال‌الدين اسنوی و عزالدين ابن جماعه؛ ادب عربی را از ابوحيان غرناطی، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌الدين رشيدی و حديث را از ابوالفتح ابن سيد‌الناس، قطب‌الدين حلبی و ديگران فرا گرفت. آنگاه ملازمت زين‌الدين رحبی و علاءالدين مغلطای را اختيار كرد، تا اينكه در 770ق / 1369م به منظور اخذ حديث به دمشق سفركرد و درآنجا ازشاگردان فخرالدين ابن بخاری، مانند ابن اميله و جز او تحصيل علم كرد (ابن قاضی شهبه، 4 / 53-54؛ سخاوی، 6 / 100-101؛ ابن فهد، 197- 198). در قاهره و دمشق از مزّی و شمس‌الدين عسقلانی و عده‌ای ديگر از علمای زمان خود اجازۀ روايت كسب نمود (ابن فهد، 197؛ سخاوی، 6 / 101).
منصب مهم و قابل ذكری كه به وی محول شده باشد در زندگيش ديده نمی‌شود، جز آنكه در برهه‌ای سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندی بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌الدين برقوق در نظر داشت او را به جای بدرالدين ابن ابی البقاء در منصب قضای قاهره بگمارد (ابن قاضی شهبه، 4 / 54؛ سخاوی، 6 / 104)، ولی ابن ابی البقاء از اين موضوع آگاه شد و توطئه‌ای ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌ای از علما وی مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقی ماند، ولی بعد از مدتی از اين شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد (ابن فهد، 198- 199؛ سخاوی، همانجا). ابن ملقن كتابخانه‌ای تشكيل داد و در آنجا كتابهای مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسۀ فاضليه را گرد آورد. متأسفانه اين كتابخانه با بسياری از يادداشتهای خود او، در اواخر عمرش دچار آتش‌سوزی شد و اكثر آنها از بين رفت. بعد از اين واقعه دچار اندوه بزرگی شد و فراموشی بر او مستولی گرديد (سخاوی، 6 / 105). وی سرانجام در قاهره وفات يافت (ابن فهد، 202).

آثـار

 شمار تأليفاتش را در حدود 300 نوشته‌اند (ابن حجر، 5 / 44)، اما اكثر آثارش مستخرج از كتب ساير نويسندگان و شرح و تلخيص آثار آنان است. برخی از اين آثار به شكل جزوه‌هايی است كه از حدود 6-7 صفحه تجاوز نمی‌كند و به طوری كه خود می‌گويد، اين تلخيص به منظور حفظ كردن به عمل آمده است. برخی گفته‌اند او در آثارش چندان تحقيق و تدقيق نداشته است (نك‍ : ابن قاضی شهبه، 4 / 56-57؛ ابن حجر، همانجا؛ سخاوی، 6 / 103).

چاپی

 1. طبقات الاولياء، كتابی است دربارۀ طبقات صوفيه كه به كوشش نورالدين شريبه در قاهره (1393ق / 1973م) و بيروت (1986م) چاپ شده است؛ 2. الكلام علی سنّة الجمعة قبلها و بعدها. اين اثر در 1314ق در هند به چاپ رسيده است؛ 3. مختصر البدر المنير فی تخريج احاديث الشرح الكبير يا احاديث تتعّلق باحكام مختلفة المراتب، كه به كوشش كمال يوسف الحوت، در بيروت (1987م) منتشر شده است.

خطی

 1. الاعلام بفوائد عمدة الاحكام، شرحی است بر عمدة الاحكام جمّاعيلی، در 3 جلد (سخاوی، 6 / 101؛ حاجی خليفه، 2 / 1164-1165) كه نسخی از آن در كتابخانه‌های ازهريه (ازهريه، 1 / 409)، دارالكتب مصر (خديويه، 1 / 269) و چستربيتی ( آربری، شم‍ 3249) نگهداری می‌شود؛ 2. اكمال التهذيب فی اسماء الرجال، اختصار و ذيلی بر تهذيب الكمال مزی، در اين اثر به شخصيتهای مذكور در 6 كتاب: مسند احمد، صحيح ابن خزيمه، صحيح ابن حبان، مستدرك حاكم، سنن دارقطنی و سنن بيهقی نيز پرداخته شده است (ابن فهد، 199-200؛ سخاوی، 6 / 102). قسمتهايی از اين كتاب در كتابخانۀ قليچ علی موجود است (فهرس، 2(1) / 29)؛ 3. خصائص النبی (ص)، نسخی از آن در دارالكتب مصر (همان، 2(1) / 124-125)، چستربيتی ( آربری، شم‍ 3902(2)) و پاريس (دوسلان، شم‍ 1667(6)) نگهداری می‌شود كه در پايان آن معجزات پيامبر اسلام را ذكر كرده و قيد می‌كند كه اين اثر را در 758ق / 1357م به پايان رسانيده است (نيز نك‍ : GAL, S, II / 109)؛ 4. العقد المذّهب فی طبقات حَمَلة المذهب. اين كتاب دربارۀ طبقات شافعيان است و ابن ملقن در آن از طبقات اسنوی، سبكی و ديگر منابع پيشين بهره برده و مطالبی بر آنها افزوده است كه از لحاظ ترتيب نواقصی دارد. در اين اثر از 700‘1 شخصيت نام برده شده است و نسخه‌هايی از آن در كتابخانه‌های عارف حكمت در مدينه (كحاله، 82)، دارالكتب مصر (خديويه، 5 / 89)، بانكيپور (بانكيپور، شم‍ 774)، برلين ( آلوارت، شم‍ 10039) و جز آن موجود است (برای نسخ ديگر آثار خطی او، نك‍ : ازهريه، 1 / 426، جم‍ ؛ سيد، 1 / 149، جم‍ ؛ آربری، شم‍ 3335، جم‍ ؛ TS، شم‍ 2187، جم‍ ؛ GAL, II / 113-114، جم‍ ؛ GAL, S, II / 109-110، جم‍‌ ).
براي آثار يافت نشدۀ وی، به ابن قاضی شهبه (4 / 55- 58)، ابن حجر (5 / 43-44) و بغدادی (1 / 791-792) مراجعه شود.

مآخذ

 ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، انباء الغمر، حيدرآباد دكن، 1392ق / 1972م؛ ابن فهد، تقی‌الدين محمد، لحظ الالحاظ بذيل طبقات الحفاظ، بيروت، 1347ق؛ ابن قاضی شهبه، احمدبن محمد، طبقات الشافعية، حيدرآباد دكن، 1400ق / 1980م؛ ازهريه، فهرست؛ بغدادی، هديه؛ حاجی خليفه، كشف؛ خديويه، فهرست؛ سخاوی، محمدبن عبدالرحمن، الضوء اللامع، قاهره، 1355ق؛ سيد، خطی؛ فهرس المخطوطات المصورة، به كوشش لطفی عبدالبديع، قاهره، 1956م؛ كحاله، عمررضا، المنتخب من مخطوطات المدينة المنورة، دمشق، 1393ق / 1973م؛ نيز:

Ahlwardt; Arberry; Bankipore; De Slane; GAL; GAL, S; TS.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.